جدول جو
جدول جو

معنی پای گر - جستجوی لغت در جدول جو

پای گر
(گَ)
رقاص. پایکوب. پای باز
لغت نامه دهخدا
پای گر
پایکوب پای باز رقاص پاکوب
تصویری از پای گر
تصویر پای گر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پری گل
تصویر پری گل
(دخترانه)
زیبا چون گل و پری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پای گیر
تصویر پای گیر
پابند، کنایه از مقید، چیزی که پا به آن گیر کند، کنایه از آنچه انسان به آن گرفتار و پای بند شود
فرهنگ فارسی عمید
(نَ سَ رَ)
اعتکاف:
جهان از بدیها بشویم برای
پس آنگه کنم در کهی گرد پای.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(یِ گُ)
قوه فرار:
نه پای گریز و نه روی ستیز
لغت نامه دهخدا
(یِ گُ)
پای گلبن. زیر گلبن:
مده جام می و پای گل از دست
ولی غافل مشو از دهر سرمست.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(نَ)
استوار شدن. محکم شدن:
درختی که اکنون گرفته ست پای
به نیروی شخصی درآید ز پای.
سعدی
لغت نامه دهخدا
فادزهر پازهر تریاق تریاک بادزهر نوشدارو. یا پادزهر معدنی. سنگی است معدنی که برای دفع سم بکار رود. یا پادزهر حیوانی. سنگی است که در شکنبه بز کوهی پیدا شود گاو زهره گاوسنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایدار
تصویر پایدار
ثابت، دائم، باقی، استوار، قائم، قوی، پابرجا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای وپر
تصویر پای وپر
تاب و توان قدرت توانایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای سفر
تصویر پای سفر
پای گذر، پای گریز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای سپر
تصویر پای سپر
پاسپر پاسپار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاک گهر
تصویر پاک گهر
پاک نژاد، پاکزاده پاک گوهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایکار
تصویر پایکار
خدمتکار، پادو، خادم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاک سر
تصویر پاک سر
پاک درون پاک باطن پاک سریرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روی گر
تصویر روی گر
آنکه آلات رویین سازد صفار، آنکه ظروف فلزی را سفید کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پشتی گر
تصویر پشتی گر
حمایت کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پسر گر
تصویر پسر گر
بوجود آورنده پسر موجد پسر پسر درست کن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایزار
تصویر پایزار
کفش و موزه و امثال آن پاپوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایه ور
تصویر پایه ور
بلند مرتبه، بلند مقام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایگیر
تصویر پایگیر
مقید، پابند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای آور
تصویر پای آور
بزرگ توانا با قدرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای پش
تصویر پای پش
آواز پای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای خار
تصویر پای خار
سنگ پا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای گرفتن
تصویر پای گرفتن
پا گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
پس روی متابعت تبعیت اقتدا اقتفا: آنچه شرط شده بر من (مسعود) درین بیعت از وفا و دوستی و نصیحت و پیروی و فرمانبرداری و همراهی و جد و جهد عهد خداست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای گیر
تصویر پای گیر
یا پای گیر کسی شدن، ضرر یا جنحه و یا جنایتی بدو تعلق گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تعقیب کننده دنبال گیرنده، آنکه رد پای کسی را دنبال کند رد زناثر شناس: چون سرافه بن مالک آنجا (غار ثور) رسید و او پی گیری هول بود، اصرار ورزنده مصر، مداوم دنباله دار: درین راه کوششهای پی گیری از طرف دانشمندان بعمل می آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یاری گر
تصویر یاری گر
آمل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پایانگر
تصویر پایانگر
اتمامگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پایدار
تصویر پایدار
برقرار، مقاوم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پویشگر
تصویر پویشگر
اسکنر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رایشگر
تصویر رایشگر
ریاضیدان
فرهنگ واژه فارسی سره
آن که وظیفه ی پاک کردن برنج در شالی کوبی را به عهده دارد
فرهنگ گویش مازندرانی